اولین بار کلمه برند کجا استفاده شد؟

دوشنبه، ۸ بهمن ۱۴۰۳

خب، برای شروع داستانی که از اولین باری که از کلمه "برند" استفاده شد رو براتون تعریف میکنم.

بریم به سال‌های دور، جایی که یه گاودار به نام گِرگ، توی یه مزرعه بزرگ در غرب وحشی زندگی می‌کرد. گِرگ خیلی گاو داشت، به‌قدری که دیگه نمی‌دونست کدوم گاو مال خودشه و کدوم یکی از گاوهای همسایه. همین مشکل باعث شد که هر بار که با همسایه‌هاش بحث می‌کرد، تازه متوجه بشه گاوهاش رو با هم قاطی کرده.

 

یه روز که خیلی کلافه شده بود، دوست خوبش جیم بهش پیشنهاد داد که یه علامت خاصی رو گاوهاش بزنه تا بتونه راحت‌تر بشناسه. گِرگ که همیشه به دنبال خلاقیت و نوآوری بود، گفت: "آره، عالیه! اسمش رو می‌ذارم 'برند' تا حسابی شیک به نظر بیاد!"

 

گِرگ سریع یه آهنگر پیدا کرد و بهش گفت یه نماد خاص برای گاوهاش درست کنه. آهنگر یه نماد شبیه به حرف G بزرگ درست کرد، چون اسم گِرگ با G شروع می‌شد. گِرگ خیلی خوشحال شد و گفت: "اینه! از این به بعد هر گاوی که این نماد رو داشته باشه مال منه و دیگه هیچ کس نمی‌تونه گاوهامو قاطی کنه!"

 

اما وقتی که گاوها رو با اون نماد داغ کرد، اتفاقات بامزه‌ای افتاد. هر وقت گاوهای گِرگ به چراگاه می‌رفتن، گاوهای همسایه‌ها با دیدن اون نماد جیغ و داد می‌زدن: "اوه، این گاوهای برنددار اومدن! از جلوی راهشون کنار بکشید!"

 

و اینطوری شد که کلمه "برند" توی زبان مردم جا افتاد. از اون موقع به بعد هر کسی که می‌خواست یه علامت خاص رو محصولاتش بزنه، از این کلمه استفاده می‌کرد و دیگه همه با مفهوم برند آشنا شدن.

البته برندینگ امروزه خیلی با اون داستان بامزه گاوهای گِرگ فرق کرده!  برندینگ خیلی پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر شده و دیگه فقط به داغ کردن گاوها محدود نیست.

 

در دنیای مدرن، برندینگ به یک هنر تبدیل شده که شامل همه جوانب یک کسب و کار می‌شود. از طراحی لوگو و انتخاب نام گرفته تا نحوه ارتباط و تعامل با مشتریان. برندینگ امروزه به یک مفهوم جامع تبدیل شده که شامل تمام تجربه‌هایی است که مشتریان با یک برند دارند.

 

فرض کنید برندینگ امروزه مثل ساختن یه کیک خیلی خوشمزه است. اول از همه باید مواد اولیه خوبی داشته باشید، مثل محصولات با کیفیت و خدمات عالی. بعدش باید تزئینات جذابی داشته باشید، مثل طراحی زیبا و بسته‌بندی جذاب. و در نهایت، باید تجربه‌ای لذت‌بخش برای مشتریان ایجاد کنید، مثل رفتار دوستانه و پاسخگویی سریع.

 

همچنین، برندینگ امروزی شامل استفاده از تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی نیز می‌شود. با وجود این همه پلتفرم‌های اجتماعی، برندها می‌توانند به راحتی با مشتریان خود در ارتباط باشند و نظرات و بازخوردهای آن‌ها را بشنوند. برندهای بزرگ مثل اپل و نایک از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت ارتباط با مشتریان و افزایش شناخت برند استفاده می‌کنند.

 

به قول جف بزوس، بنیان‌گذار آمازون: "برند شما چیزی است که مردم وقتی اتاق را ترک می‌کنید، درباره شما می‌گویند." این یعنی امروزه برندینگ به معنای ساختن یک تصویر مثبت و متمایز در ذهن مشتریان است.

 

از طرفی، برندینگ شامل نوآوری و خلاقیت هم می‌شود. برندهای موفق همیشه به دنبال راه‌های جدید و خلاقانه برای جذب و نگه‌داشتن مشتریان هستند. مثلا دیزنی با خلق شخصیت‌های جذاب و پارک‌های تفریحی، تجربه‌هایی بی‌نظیر برای مشتریان ایجاد می‌کند.

 

و البته، امروزه برندینگ شامل ارزش‌ها و اهداف اجتماعی نیز می‌شود. برندهای مدرن مثل پاتاگونیا و بن اند جری به مسائل محیط زیست و عدالت اجتماعی توجه می‌کنند و این ارزش‌ها را به مشتریان خود منتقل می‌کنند. این نشان می‌دهد که برندینگ فقط در مورد محصولات و خدمات نیست، بلکه در مورد ارزش‌ها و باورهای یک برند نیز هست.

 

پس خلاصه اینکه، برندینگ امروزی مثل یه پیتزای خوشمزه است که هر تکه‌اش یک مزه خاص و جذاب داره! از کیفیت محصولات گرفته تا ارتباط با مشتریان و استفاده از شبکه‌های اجتماعی، همه و همه نقش مهمی در ساختن یه برند قوی و متمایز دارند.

 

چگونه یک برند قوی بسازیم؟

شاید تا حالا از خودتان پرسیده باشید "چگونه می‌توانم یک برند قوی بسازم؟" اگر این سوال را داشته‌اید، بدانید که شما تنها نیستید. ایجاد یک برند قوی یکی از چالش‌های اصلی هر کسب و کاری است. اما نگران نباشید، امروز می‌خواهیم این موضوع را به طور دقیق بررسی کنیم.

برند چیست؟

برند تنها یک لوگو یا نام تجاری نیست. برند همان تصویری است که مشتریان از شما در ذهن خود دارند. این تصویر شامل همه تجربه‌هایی است که مشتریان با محصولات، خدمات و تعاملات با شما داشته‌اند. اگر مشتریان محصولات شما را جدید و نوآورانه بدانند، این ویژگی‌ها بخشی از برند شما می‌شوند. اگر بسته‌بندی محصولات شما زیبا و ظریف باشد، تصویری زیبا و با ظرافت در ذهن مشتری ایجاد می‌شود.

به عبارتی دیگر، برند همان احساس و تصوری است که مشتریان از شما دارند. این احساس و تصور نه تنها به محصولات و خدمات شما بستگی دارد، بلکه به نحوه ارتباط و تعاملات شما با مشتریان نیز بستگی دارد. بنابراین، برند تنها به لوگو و نام تجاری محدود نمی‌شود، بلکه به تمامی جوانب کسب و کار شما مرتبط است.

 

هر تعامل یک پیام می‌فرستد!

تمامی تعاملاتی که مشتری با شما دارد، به منزله یک پیام است. هر پیامی می‌تواند به مشتریان نشان دهد که شما چه کسی هستید و چه ارزشی دارید. بنابراین، مراقب باشید که همه تعاملات مثبت و هماهنگ باشند. اگر یکی از اعضای تیم شما با لحن نامناسب با مشتری صحبت کند، این تعامل منفی می‌تواند به برند شما آسیب بزند.

برای مثال، فرض کنید که یک مشتری با وبسایت شما برای خرید محصولی تعامل می‌کند. تجربه او از نحوه کارکرد وبسایت، سرعت بارگذاری صفحات، و طراحی بصری همگی به تصویری که از برند شما در ذهن او شکل می‌گیرد، کمک می‌کند. یا فرض کنید که مشتری نیاز به پشتیبانی دارد و با تیم پشتیبانی شما تماس می‌گیرد. نحوه برخورد و حل مشکل توسط تیم پشتیبانی نیز تاثیر زیادی بر تصویر برند شما دارد.

 

مطالعه موردی: دیزنی و فروشگاه‌های کوروش

بیایید به دو مثال واقعی نگاهی بیندازیم. اولین مثال، دیزنی است. دیزنی لند با تعریف برند "خوشگذرانی جادویی خانوادگی"، تجربه‌هایی را برای مشتریان ایجاد می‌کند که این پیام را تقویت می‌کنند. از فیلم‌های خاطره‌انگیز گرفته تا پارک‌های تفریحی و شخصیت‌های فانتزی، دیزنی از همه این ابزارها برای ایجاد تصویری مثبت از برند خود استفاده می‌کند.

در دیزنی لند، تعاملات مستقیم با مشتریان نیز نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. بازیگرانی که به شکل شخصیت‌های داستانی لباس پوشیده‌اند، همیشه با خوشرویی و شوخ‌طبعی با بازدیدکنندگان برخورد می‌کنند و تجربه‌ای خاص و به یادماندنی برای آن‌ها ایجاد می‌کنند. این تعاملات مستقیم باعث می‌شود که پیام "خوشگذرانی جادویی خانوادگی" به بهترین شکل ممکن به مشتریان منتقل شود.

همانطور که والت دیزنی گفته است: “ما راهی جدید برای گفتن داستان پیدا کردیم و به دنیا نشان دادیم که هیچ‌چیز غیرممکن نیست.”

دومین مثال، فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوروش است. کوروش با هدف ارائه تخفیف‌های ویژه و مراقبت از حال خانواده‌ها وارد بازار شده است. این تصویر برند در ذهن مردم با ارائه پیشنهادات ویژه و تخفیف‌های جذاب تقویت می‌شود.

فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوروش به مشتریان خود تجربه‌ای متفاوت از خرید ارائه می‌دهند. پیشنهادات ویژه و تخفیف‌های مناسبتی که روی اجناس پرمصرف و ضروری اعمال می‌شود، باعث می‌شود که مشتریان احساس کنند که در این فروشگاه‌ها به نیازهایشان اهمیت داده می‌شود. این تجربه مثبت باعث ایجاد تصویری مثبت از برند کوروش در ذهن مشتریان می‌شود.

 

 

چگونه می‌توانیم برند خود را تقویت کنیم؟

حالا که می‌دانید برند چیست و چگونه تعاملات شما می‌توانند برند شما را شکل دهند، وقت آن است که برای تقویت برندتان اقدام کنید. بهترین تجربه را برای مشتریان خود ایجاد کنید و مطمئن شوید که همه تعاملات شما با مشتریان مثبت و هماهنگ هستند. با ایجاد تجربیات مثبت، می‌توانید به یک برند قوی و متمایز در ذهن مشتریان تبدیل شوید.

برای تقویت برند خود، می‌توانید به نکات زیر توجه کنید:

  • ارائه محصولات و خدمات با کیفیت: مطمئن شوید که محصولات و خدمات شما با کیفیت بالا و مطابق با انتظارات مشتریان است. به قول استیو جابز، بنیان‌گذار اپل: “کیفیت بسیار مهم‌تر از کمیت است. یک موفقیت ضربتی بهتر از دو ضربه متوسط است.”

  • ارتباط موثر با مشتریان: با مشتریان خود به طور مداوم در ارتباط باشید و نیازها و نظرات آن‌ها را در نظر بگیرید. همانطور که سیمون سینک گفته است: “مردم به این دلیل از شما خرید نمی‌کنند که به چیزی که می‌فروشید علاقه‌مندند، بلکه به این دلیل که شما را باور دارند.”

  • تیم پشتیبانی حرفه‌ای: تیم پشتیبانی شما باید همیشه آماده پاسخگویی به سوالات و حل مشکلات مشتریان باشد.

  • استفاده از شبکه‌های اجتماعی: از شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط با مشتریان و تبلیغ برند خود استفاده کنید.

  • نوآوری و خلاقیت: همواره به دنبال نوآوری و خلاقیت در محصولات و خدمات خود باشید تا بتوانید مشتریان را جذب و حفظ کنید.

 

با رعایت این نکات و ایجاد تجربیات مثبت برای مشتریان، می‌توانید به یک برند قوی و متمایز در ذهن مشتریان تبدیل شوید.

 

منشور هویت برند کاپفرر

خب، تصور کنید که برند شما مثل یک آدم معروف توی جشنواره فیلم‌های هالیوود است، یه بازیگر خوش‌تیپ و معروف که هر کسی می‌خواهد باهاش سلفی بگیره! اما این آدم معروف برای اینکه همه جا شناخته بشه، باید شخصیت کامل و جامع داشته باشه، درست مثل شخصیت "منشور هویت برند کاپفرر".

این منشور شامل شش جنبه است که به شما کمک می‌کنه تا یه برند کامل و متمایز بسازید. بریم با هم تک تک این جنبه‌ها را بررسی کنیم:

1. فیزیک (Physique):

این بخش شامل ویژگی‌های فیزیکی برند شماست، مثل لوگو، رنگ‌ها، بسته‌بندی و طراحی. مثلا برند اپل با لوگوی سیب گاز زده و طراحی زیبا و ساده محصولاتش شناخته می‌شه.

2. شخصیت (Personality):

برند شما باید شخصیتی داشته باشه، مثل اینکه اگر برندتون یه آدم بود، چه شخصیتی داشت؟ مثلا نایک با شعار "Just Do It" یک شخصیت پرانرژی و ورزشی داره. یا اگر برندتون دیزنی بود، شخصیتش مثل میکی‌ماوس، پر از شادی و خلاقیت بود.

3. فرهنگ (Culture):

فرهنگ برند شامل ارزش‌ها و باورهایی است که برند شما رو تشکیل می‌ده. مثلا برند گوگل با فرهنگ نوآوری و خلاقیت شناخته می‌شه. یا برند کوروش با ارزش‌های تخفیف و مراقبت از مشتریان.

4. روابط (Relationship):

این بخش شامل نحوه ارتباط برند با مشتریان است. مثلا دیزنی با ایجاد تجربه‌های جادویی و شاد، رابطه‌ای گرم و دوستانه با مشتریانش داره. یا اپل با ارائه خدمات پشتیبانی عالی، رابطه‌ای حرفه‌ای و اعتمادآمیز با مشتریانش برقرار می‌کنه.

5. بازتاب (Reflection):

بازتاب برند همان تصویری است که مشتریان از خودشون در هنگام استفاده از برند شما دارن. مثلا وقتی کسی از محصولات نایک استفاده می‌کنه، احساس می‌کنه که پرانرژی و ورزشی است. یا وقتی کسی از محصولات دیزنی استفاده می‌کنه، احساس شادی و خوشحالی می‌کنه.

6. خودپنداره (Self-Image):

خودپنداره برند همون احساسی است که مشتریان از خودشون در هنگام استفاده از برند شما دارن. مثلا وقتی کسی از محصولات بن اند جری استفاده می‌کنه، احساس می‌کنه که به محیط زیست و مسائل اجتماعی اهمیت می‌ده. یا وقتی کسی از محصولات پاتاگونیا استفاده می‌کنه، احساس می‌کنه که به طبیعت و محیط زیست احترام می‌ذاره.

 

به قدرت برندینگ ایمان داشته باشید!

خب، امیدوارم که تا اینجا کلی چیزهای جالب و مفید یاد گرفته باشید و حالا بهتر بدونید که برندینگ چه تاثیری می‌تونه روی کسب و کارتون داشته باشه. برندینگ فقط یک لوگو یا نام تجاری نیست، بلکه یک تجربه کلی است که مشتریان از شما دارند.

به خاطر داشته باشید، برندینگ مثل یک ماجراجویی هیجان‌انگیز است. هر تعاملی که با مشتریان دارید، مثل یک قدم در این ماجراجویی است. پس همیشه سعی کنید که این قدم‌ها مثبت و به یادماندنی باشند.

همونطور که گفتیم، برندینگ شامل همه جنبه‌های کسب و کار شما می‌شه: از طراحی لوگو و بسته‌بندی گرفته تا نحوه برخورد با مشتریان و استفاده از شبکه‌های اجتماعی.

هر تعامل یک پیام می‌فرسته و این پیام‌ها هستن که برند شما رو در ذهن مشتریان شکل می‌دهند. پس همیشه بهترین خودتون رو نشون بدید و به مشتریانتون اهمیت بدید.

و البته، یادتون نره که به نوآوری و خلاقیت توجه کنید. به قول استیو جابز: "کیفیت بسیار مهم‌تر از کمیت است. یک موفقیت ضربتی بهتر از دو ضربه متوسط است."

پس پیش به سوی ساختن یک برند قوی، متمایز و به یادماندنی! امیدوارم که این سفر پر از موفقیت و خوشی برای شما باشه.

تا دفعه بعد، با قدرت ادامه بدید .

مشاوره رایگان